کد مطلب:316756 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:494

سینه زنی


افتاده بر خاك ستم، شاخه ی یاسم

پشت مرا بنموده خم، داغ عباسم



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)



از خاك میدان كن نظر، نازنین من

می نالد از دل دختر، دل غمین من



سوزد ز داغت خواهر، بی قرین من

دستت شده از تن جدا، مه جبین من



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)





[ صفحه 171]





بی تو ز كف رفته دگر، دار و ندارم

بر زانوی غربت ز غم، سرمی گذارم



ای آن كه بودی در جهان، یار و دلدارم

جان اخا بنگر بر این، چشم خونبارم



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)



از علقمه آید بگوش، ناله ی زهرا

بگرفته بر دامن سر، نازنین سقا



می نالد از سوز جگر، ام ابیها

ام البنین را كن خبر، ای باد صبا



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)



آمد كنارش از وفا، شاه مظلومان

دیدی به خون غلطان شده آن مه تابان



با دیدنش خم شد كمر، از شه خوبان

گفتا شدم بی تو غریب، در صف عدوان



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)



زینب برو آماده شو، بهر اسیری

ای آن كه زهرا داده ات شیر دلیری



بر بیشه ی حول علی مانند شیری

در یاوری كودكان تو بی نظیری



ای باوفا عباس

مشكل گشا عباس (2)



«جعفری»



[ صفحه 172]